مهدی مهدی ، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره
مریممریم، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

گل های باغ زندگی (مهدی و مریم)

دلم برای کسی تنگ است!

    سه شاخه گل برات میفرستم یکی از طرف خداوند که نگهدارت باشه دومی از طرف دلمه که دوستت داره و سومی از طرف چشامه که دلتنگ دیدارت شده ...
29 مهر 1393

فرض کن !

فرض کن! روز جمعه است  یه عالمه کار ریخته سرت( ظرف ،جارو ،گردگیری،اماده کردن نهار ،حیاط ،تمیز کردن سبزی، شستن لباس ،اتو کشیدن لباس ،یک قابلمه شیر هم روی گاز در حال جوشیدن،مریم رو هم باید ببری حموم وَوَوَ....................)داری ظرف میشویی مریم میاد میچسپه به پات میگه بالا بالا بالا....یعنی بغلم کن  ودست از سرت هم برنمیداره   فرض کن !باید برای فردا یه کاری (تحقیق) انجام  بدی وقت هم نداری . مریم میاد با کلی جیغ (جیغی که مخت رو سوراخ کنه)صفحه کلید رو ازت میگیره و میخواد بازی کنه ............   فرض کن !شب ساعت 11 از فرط خستگی  دیگه نا نداری میری که بخوابی  مریم رو هم با کلی بدبختی راضی م...
25 مهر 1393

عید مبارک

  بارالها مقدر فرما آنچه ذبح می شود نفسانیت ما باشد به پای ربانیت تو.       یک روز در  طبیعت روستای (که....)، روز بادی و نسبتا سرد.ولی خوش گذشتا!.           ...
13 مهر 1393

!!

تلاش مریم برای بالا رفتن از تخت!   راستی بالاخره گوشای مریم رو سوراخ کردیم .خیلی گریه کرد دخملی این هم قیافش   ...
9 مهر 1393

دندون شیری

  از وقتی که رفته بودی مدرسه مرتب سوال میکردی مگه من از هم کلاسیام کوچکترم ،میگفتی جرا بقیه دندونای شیریشون افتاده ولی مال من نه! ولی ما اصلا نگران نبودیم  چون دکتر گفته بود عجله نکنید،اشکال نداره. تا اینکه چند روز پیش گفتی مامان داخل دهنم یه چیزی هست که اذیتم میکنه. نگاه کردم دیدم یه دندون  از اون ور دندونای جلویت دراومده.،امتحان کردم  ومتوجه شدم دندونت لق شده.(یعنی  در هفت سال و دوماهگی اولین دندونت دراومد.) خلاصه امروز بابا سرت کلاه گذاشت ودندونه رو در اورد و جنابعالی هم حسابی گریه کردی. خوب....... اول امیدوارم که دندون جدید بیا سر جای خودش،دوم هم مبارکه گلم .خوب مواظب دندونات باش و مرتب مسو...
7 مهر 1393

مریمی ...

   علاقه مند به عینک    پسر مامانی !موهاشو کوتاه کردیم دیگه.   اینجا صندوق ماشینه ،بابایی همیشه مریم رو میذاره اون تو!     کیفش رو هم خیلی دوست داره میره بر میداره میگه بریم.    پفک های مهدی رو  برداشته و فرار کرده!     دالی بازی   پت ومت رو به اسم نی نی میشناسه وعلاقه خاصی بهشون داره   کفشای مریم که خیلی هم دوسشون داره   اولین گامهای مریم در حیاط (11 ماهگی شروع به راه رفتن کرد دخملی)     ...
6 مهر 1393

اینم از عکسا...

آفتابگردون حیاط که 50 گل داره!        مثل همیشه حوصلت سر رفته عشق خواهر برادری   (پارک شهر  )    باغ بابا بزرگ  که با دایی رفتیم .   مریم خوابش میومد غر میزد.   مهدی عاشق چوب !    حیاط خونه(اس)    قاصدک فرستادی تا  به بابا بگه زودتر بیاد.    مریم و آفتابگردون        آبشار پارک ...
5 مهر 1393